از ماكروها برای انجام سریع عمليات تكراري و تبدیل اطلاعات2010 MS Project به شکلهای مطلوب استفاده ميشود. زبان برنامه نویسی آنها Visual Basic است. از آنجا که همۀ کاربران قادر به برنامه نویسی نیستند، 2010 MS Project به ابزاری مجهز شده است که کاربر، با انجام عملیاتی، برنامۀ Visual Basic آنرا تهیه میکند. به این ترتیب ماکروی موردنظر تهیه میشود. علاوه بر تهیه، اجرا، ویرایش، حذف، پیغام هشدار و مقدار سختگیری امنیتی در اجرای ماکروها از مطالب مورد بحث در این مقاله است.
ایجاد ماکرو
برای ایجاد یک ماکرو باید مسیر زیر دنبال شود:
View → Macros → Record Macro
به این ترتیب پنجرۀ Record Macro ظاهر میشود که مقادیر فیلدهای زیر باید در آن تعیین شوند:
• Macro Name : نام ماکرو
• Shortcut key: کلید میانبر اجرای ماکرو
• Store macro in: مکان ذخیره کردن ماکرو( برنامۀ جاری یا برنامه Global)
• Description: توصیحاتی دربارۀ ماکرو
• Row references: منطق جابهجایی در بین سطرها( مطلق یا نسبی)
• Column references: منطق جابهجایی در بین ستونها( مطلق یا نسبی)
پس از تعیین مقادیر فیلدها در پنجرۀ Record Macro، باید عملیات اجرایی ماکرو انجام شود؛ به اینترتیب برنامۀ Visual Basic عملیات انجام شده با عنوان وارد شده در فیلد Macro name ایجاد میشود. پس از اتمام عملیات مسیر زیر بایددنبال شود:
Stop Record View → Macros →
اجرای ماکرو
برای اجرای ماکرو باید مسیر زیر دنبال شود:
View → Macros → View Macros
به این ترتیب پنجرۀ Macros باز میشود که در آن باید، پس از انتخاب ماکروی موردنظر، بر دکمۀ Run کلیک شود.
ویرایش ماکرو
برای ویرایش ماکرو باید در پنجرۀ Macros، پس از انتخاب ماکروی مورد نظر، بر دکمۀ Edit کلیک شود؛ بهاینترتیب برنامۀ Visual Basic ماکروی موردنظر باز میشود که در آن میتوان تغییرهای لازم را اعمال کرد.
روش دیگر برای بازکردن یک ماکرو بازکردن پنجرۀ Visual Basic با استفاده از مسیر زیر است:
View → Macros → Visual Basic
باید ماکروی موردنظر را، در پنجرۀ باز شده، بازکرد. برای این منظور باید به کادر سمت چپ با عنوان VBAProject مراجعه شود. در این کادر ماکروهای ذخیره شده در برنامۀ Global در لیست (Global.MPT) ProjectGlobal و ماکروهای ذخیره شده در برنامۀ جاری در لیست (نام برنامه) VBAProjectقرار دارند. ماکروهایی که کاربر ایجاد میکند در پوشۀ Modules قرار دارند. این ماکروها به ترتیب زمانی شمارهگزاری میشوند. مثلاً در لیست (Global.MPT) ProjectGlobal در پوشۀ Modules، Module1 اولین ماکروی ساخته شده به دست کاربر است که در برنامۀ Global ذخیره شده است. با دوبار کلیک کردن روی هر کدام از Moduleها، برنامۀ Visual Basic آن مشاهده میشود که میتوان تغییرهای لازم را درآن اعمال کرد. مثلاً میتوان با دوبار کلیک کردن روی اولین ماکروی ایجاد شده در برنامۀ جاری با عنوان aaa، برنامۀ Visual Basic آنرا مشاهده کرد.
در مطالب قبل در خصوص دو بخش E و P یا همان مهندسی و تامین تجهیزات در قرادادهای EPC گفته شد. این دو بخش در واقع پیش نیاز بخش C یا همان اجرا (Construction) می باشند.
در نتیجه E و P علیرغم اهمیت بالایی که دارند ولی تا وقتی که منتج به بخش اجرا (C) نگردند هیچ اتفاق خاصی در پروژه روی نداده است. تقریبا تمام دوستانی که تجربه فعالیت در پروژه های EPC را دارند به این قضیه واقف هستند که مدیران پروژه ها در سطوح مختلف، وقتی می توانند از روند پیشرفت پروژه راضی باشند که بخش اجرا فعال و رو به پیش حرکت کند.
بخش C (اجرا) نتیجه زحمات، هزینه ها و انرژی های صرف شده سایر همکاران در فیلد مهندسی و تامین تجهیز خواهد بود. یک باشگاه فوتبال می تواند مثال ملموسی برای موضوع مورد بحث ما باشد. بدین صورت که وقتی یک تیم 11 نفره در مستطیل سبز خوب نتیجه می گیرد در واقع کادر مدیریتی، واحد پشتیبانی، کادر فنی، کادر پزشکی، امکانات سخت افزاری، زمین تمرین، مشاوران روانشناس، بدنسازان و . به عنوان یک مجموعه عظیم در پشت صحنه قرار دارند تا یک تیم 11 نفره بتواند به بهترین شکل ممکن فوتبال بازی کند و نتیجه بگیرد.
با ذکر همین مقدمه کوتاه مشخص است که بخش C (اجرا) خروجی یا نتیجه فعالیت های یک مجموعه از مدیران، مهندسان، کارشناسان، متخصصان، کارگران و سایر نفرات مشغول در سازمان می باشد.
در مطالب بعدی به طور مفصل در خصوص Construction (اجرا) توضیح داده می شود.
به طور کل تفاوتی وجود نداره. همون روشهایی که برای تصمیمگیری صحیح تو پروژه به کار میره میتونه تو انواع کارهای دیگه و حتی به طور کلی در زندگی فردی به کار بره. در عین حال، بعضیها احتمالا دیدین که من تا حالا کارگاهها و سخنرانیهایی در مورد روشهای تصمیمگیری در پروژهها داشتم، و اتفاقا یکیش آخری همین هفته تو یکی از کنفرانسهای PMI هست. این ماجرا عمدتا روی مثالها و تمرینها اثر میذاره، نه چیز دیگه.
اولین قدم در تصمیمگیری گردآوری و ارزیابی دادههای مرتبطه و مهمترین مشکلی که وجود داره دادههای نادرسته. نمونه سادهش انواع و اقسام اخبار و توصیههاییه که تو اینترنت و خصوصا جاهایی مثل فیسبوک میبینین و اکثرا یا نادرستن، یا طوری قالببندی شدن که نتایج نادرست ازشون ایجاد میشه. میشه یه مدت برای تمرین اعتبار و درستی اخباری که تو اینترنت میبینین رو کنترل کنین. چطوری؟ کار سادهای نیست و حتی به کارهای کارآگاهی هم منجر میشه، ولی تمرین خیلی جالب و هیجانانگیزیه به نظر من. منابع خبر یا توصیه رو چک کنین و ببینین که متن یا عکسهایی که در اون به کار رفتن قبلا چه جاهایی تو وب وجود داشتن و اونجاها چه منابعی براشون ذکر شده. در نهایت، باید به منبعی برسین که بتونین به صداقت و مهارتش اطمینان کنین. مثلا اگه صحبت از نتایج یه تحقیق علمیه، باید بتونین موسسه تحقیقاتیای که پشت اون تحقیق هست رو پیدا کنین. بعد باید گزارش رسمی اون موسسه رو بخونین، چون خیلی وقتها گزارشهای اونها تو اخبار به شکلی سادهسازی میشه که عملا مفهوم غلطی میگیره. تازه کار به اینجا هم ختم نمیشه؛ اگه موضوع نتایج یه تحلیل علمی باشه، باید یادتون باشه که علم پویا و در حال تغییره و ممکنه بعد از اون تحقیق دیگهای شده باشه و اون رو نقض کرده باشه.
خیلی وقتها نقض یه ادعا خیلی سادهتر از این حرفهاس و فقط کمی دید انتقادی و عقل سلیم لازم داره. مثلا چند وقت پیش عکسی جایی دیدم از یه نامه. پاسخی بود که اولین دانشگاهی که انیشتین (برای تحصیل یا کار) تو آلمان براش اقدام کرده بود بهش داده بود و گفته بود که متاسفانه شما قابلیتهای لازم رو نداری. لابد پیام اخلاقیش هم این بود که وقتی جایی یا کسی ردتون میکنه نا امید نشین، این اتفاق حتی برای انیشتین هم افتاده بود. ولی اولین نکتهای که ایجاد شبهه میکرد این بود که چرا نامهای که یه دانشگاه آلمانی به یه شهروند آلمانی داده بود به زبان انگلیسی بود. حالا کافیه اون عکس رو تو گوگل یا تینآی سرچ کنین تا به انواع و اقسام سایتهایی برسین که جعلی بودن اون نامه رو با دلایل تاریخی توضیح دادن.
در هر حال، به شکلهای مختلف باید درستی دادهها رو ارزیابی کنین. مقدار حساسیتی که باید به خرج داد هم بستگی به اهمیت تصمیم داره.
هر تصمیمی که میگیریم یه هدف داره (مثلا رفع یک مشکل) و راههای مختلفی میشه برای رسیدن به اون هدف تصور کرد. بعضی از اون راهها کار میکنن و بعضیها نمیکنن. اونهایی که کار میکنن هم کیفیتها و هزینههای مختلفی دارن. هدفمون اینه که بهترین راه رو انتخاب کنیم. قاعدتا هم این کار ممکن نیست مگر اینکه به انواع راهها فکر کنیم.
اکثرا تو این مرحله خیلی سهلانگاری میکنن و گزینههای کافی رو در تصمیمگیریشون لحاظ نمیکنن. مثلا دارین تصمیم میگیرین که ماشین خاصی رو بخرین یا نه. آیا درسته که فقط این دو گزینه ن و نخرین رو در نظر داشته باشیم؟ نه. در کنار اون باید به انواع ماشینهای دیگهای که میشه هم فکر کنین. از اون مهمتر، باید به هدفی که دارین فکر کنین. مثلا اگه هدف صرفا رفت و آمد باشه، باید انواع گزینههای حمل و نقل عمومی رو هم در نظر بگیرین. آدمی که خیلی تو تصمیمگیری جدی باشه حتی به این هم فکر میکنه که اصلا چرا باید نیاز به حمل و نقل داشته باشه و شاید اصلا بشه با تغییر دیگهای اون نیاز رو برطرف کرد.
حالا گزینهها رو تحلیل میکنیم و برای این کار قاعدتا باز هم باید داده گردآوری کنیم. در آخر با یه تحلیل درست و غیر احساسی به بهترین نتیجه میرسیم.
مسئله «احساس» معمولا در این بین خیلی مسئله ایجاد میکنه. چیزی که تو جمله قبل گفتم به این معنی نیست که احساس هیچ نقشی نباید داشته باشه: احساس میتونه یکی از عواملی باشه که تو تصمیمگیری لحاظ میکنیم، ولی خود فرآیند تصمیمگیری نباید احساسی باشه.
تو این قدم مهمترین مشکلی که ایجاد میشه فریبهای ذهنیه (cognitive biases) و باید در موردشون خیلی مطالعه کنین.
منبع: http://khorramirad.com/
برای کسانی که اطلاع ندارن، تالیف نسخه هفتم پمباک رو حدودا از یک ماه پیش شروع کردیم. من یکی از دوازده نفری هستم که برای این کار انتخاب شده و بعد از اینکه کارمون تموم بشه، پیشنویس به گروهی حدودا هفتاد نفره فرستاده میشه تا بررسیش کنن و پیشنهادهای اصلاحی بدن. بعد از اینکه نظرهاشون رو بررسی کنیم و پیشنویس رو بهبود بدیم، پیشنویس دوم برای عموم منتشر میشه و در اون زمان هر کسی که مایل باشه میتونه اون رو بخونه و پیشنهادهای اصلاحی بده.
یکی از قواعد همکاری اینه که مباحث داخل تیم محرمانه تلقی بشه و به همین خاطر متاسفانه نمیتونم جزئیات همه تغییرها رو اعلام کنم. با این حال یه تغییر خیلی زیربنایی وجود داره و قرار شده به طور عمومی اعلام بشه و اون چیزیه که الان میخوام توضیح بدم.
تمام نسخههای قبلی پمباک مبتنی بر فرآیندها بودن؛ فرآیندهای که انواع اقدامهای مدیریت پروژه و ارتباطشون رو با بقیه اقدامها نشون میدن. تغییر زیربناییای که اشاره کردم اینه که نسخه هفتم و نسخههای بعد از اون به جای مبتنی بودن بر فرآیند، مبتنی بر اصول خواهند بود. این البته به این معنی نیست که دیگه تو پمباک خبری از فرآیند نخواهد بود، به این معنیه که محتوای اصلی و زاویه دید اصلی اصول خواهد بود و هر چیز دیگهای که قراره طرح بشه بعد از اصول و از اون زاویه بررسی میشه.
تا الان روی اصول خیلی کار کردیم و نسخه اولیهش در حال تکمیله. به زودی تعدادی مقاله کوتاه در وبلاگ PMI منتشر میکنیم تا اصول رو به طور خلاصه توضیح بدیم. بعد از اینکه خبرشون عمومی بشه اینجا توضیحشون خواهم داد. در این فاصله، اگه علاقهمند باشین میتونین NUPP رو مطالعه کنین. نوپ مجموعهای از اصوله که تو همه پروژهها کاربر داره و محقق کردن اون اصول واقعا میتونه به موفقیت پروژه و حتی موفقیت شخصی افرادی که تو پروژه دستاندرکارن کمک کنه. نوپ یکی از جدیدترین کارهای منه که تهیهش مدت نسبتا زیادی ازم وقت گرفت و در عین حال، نتیجه خیلی خوبی داشته و تو جامعه مدیریت پروژه ازش استقبال خیلی خوبی شده. حالا تو فرصت دیگهای درباره نوپ مفصلتر مینویسم.
یه دلیل اشاره به نوپ این بود که خیلیها به خاطر دستاندکار بودن من در نسخه هفتم پمباک فکر میکنن که بخش اصول پمباک قراره کپی نوپ باشه، که اینطور نیست. البته شکی نیست که بخشهایی از کار از تجربه نوپ استفاده کرده، ولی در هر حال کل کار به طور گروهی انجام میشه و با نظر جمعی.
منبع : http://www.khorramirad.com/
K-ترم 11) DDP-Delivered Duties Paid:
شرایطی است در قراردادهای و بین المللی که در آن نده موظف است محموله را در یک محل مشخص و معین (معمولا انبار ار) در کشور مقصد با ریسک، مسئولیت و هزینه خود تحویل ار یا نماینده قانونی او نماید.
ضمن اینکه 4 فعالیت زیر و کلیه هزینه های مربوطه از ابتدا تا انتهای فعالیت بارگیری و حمل و تخلیه نیز بر عهده نده خواهد بود.
1-اخذ مجوزهای لازم برای ورود کالا به داخل کشور
2-انجام تشریفات گمرکی برای ترخیص کالا جهت ورود به کشور
3-پرداخت هر گونه مالیات، حقوق، سود بازرگانی و عوارض گمرکی
4-تخلیه در انبار ار
این ترم گرانترین ترم برای ار خواهد بود و به همین دلیل کمترین مسئولیت را متوجه ار خواهد نمود. در کشور ما به دلیل شرایط خاص ی و تحریم ها معمولا در قراردادهای تامین تجهیزات با ندگان خارجی از این ترم استفاده می شود.
ادامه مطلب ادامه آشنایی با بخش تامین تجهیزات (P) در پروژه های EPC
J-ترم 10) DAP-Delivered at Place:
شرایطی است در قراردادهای و بین المللی که در آن نده موظف است محموله را در یک محل مشخص و معین (معمولا انبار ار) در کشور مقصد با ریسک، مسئولیت و هزینه خود تحویل ار یا نماینده قانونی او نماید.
در این ترم 4 فعالیت زیر را نده انجام نمی دهد:
1-اخذ مجوزهای لازم برای ورود کالا به داخل کشور
2-انجام تشریفات گمرکی برای ترخیص کالا جهت ورود به کشور
3-پرداخت هر گونه مالیات، حقوق، سود بازرگانی و عوارض گمرکی
4-تخلیه در انبار ار
نقطه انتقال یا نقطه حساس: مسئولیت، ریسک و هزینه از انبار ار در کشور مقصد از نده به ار منتقل خواهد شد.
ادامه مطلب ادامه آشنایی با بخش تامین تجهیزات (P) در پروژه های EPC
I-ترم 9) DAT-Delivered at Terminal:
شرایطی است در قراردادهای و بین المللی که در آن نده موظف است محموله را در یک ترمینال گمرکی کشور مقصد با ریسک، مسئولیت و هزینه خود تحویل ار یا نماینده قانونی او نماید.
این ترم در ایران به تحویل پشت گمرک معروف شده است.
این ترم مناسب شرایط تحریمی (برای کشور وارد کننده) می باشد بدین دلیل که اگر کالا در طول مسیر توقیف شد مسئولیت آن با نده خواهد بود.
نقطه انتقال یا نقطه حساس: مسئولیت، ریسک و هزینه از ترمینال پشت گمرک در کشور مقصد از نده به ار منتقل خواهد شد.
ادامه مطلب ادامه آشنایی با بخش تامین تجهیزات (P) در پروژه های EPC
1-ابتدا باید نوع تمام فعالیت های پروژه شما Fixed Duration And unit/Time باشد.
2-وارد نمای Resources شوید و یک منبع مجازی به شرح زیر تعریف کنید.
نوع منبع Labor باشد
نام و آیدی به دلخواه انتخاب کنید.
تقویم تخصیص داده شده به منبع باید همان تقویم اختصاص داده شده به پروژه باشد.
تیک گزینه Calculate Cost From Unit در زبانه Details را فعال کنید.
در زبانه Unit&Price در بخش Unit/Price قیمت را عدد 1 در نظر بگیرید.
Effective Date را همان تاریخ شروع پروژه قرار دهید.
3-سپس منبع تعریف شده را به تمام فعالیت ها تخصیص دهید.
4-ستون Budget Labor Unit را به ستون ها اضافه کنید.
5-در تب Group And Sort By فیلتر را روی None قراردهید تا WBS حذف شود.
6-سپس به تب Activity بازگشته و Ctrl+A را گرفته و صفحه انتخابی را کپی کرده و در اکسل Paste نمایید. برای این کار لازم است Paste Special را انتخاب کنید سپس Text را بزنید.
7-جمع ستون Budegeted Labor Unit گرفته و هر عدد در این ستون را به جمع کل آن تقسیم نمایید.
8-حاصل این فرمول را در ستون جداگانه ای بنویسید سپس آنرا در پریماورا به عنوان W.F تایپ کنید.
Replan
Replan یا برنامه ریزی مجدد هنگامی که تاخیر پروژه و نیز اختلاف درصد پیشرفت برنامه ای و درصد پیشرفت واقعی زیاد شود (معمولاً بیش از 15%) واقعیت این است که این برنامه یا به دلیل شرایط کند عملیات اجرایی و یا برنامه ریزی نامناسب، ابزار مناسبی برای کنترل کارهای باقیمانده پروژه نمی باشد. البته دقت شود این کار روی فعالیتهایی که در ناحیه بحرانی واقع شدند اعمال نمیگردد.
در Replan در Cut off Date درصد پیشرفت برنامه ای (Plan%) با درصد پیشرفت واقعی (Actual% ) برابر قرارداده شده نمودار S پروژه دچار شکست می شود. در واقع نقطه Replan تنها جایی است که نمودار S مجوز نزولی بودن دارد.
نکته ای که در پس زمینه Replan وجود دارد، مجاز شدن تلویحی تاخیرات پیمانکار است!
Reschedule
Reschedule یا زمان بندی مجدد در واقع آن است که بر اساس شروع و پایان واقعی فعالیتهای انجام شده، مدت زمان باقیمانده فعالیتهای آغاز شده و نیز درصد پیشرفت فعالیتها، برنامه ریزی جدید برای فعالیتهای در حال اجرا و فعالیتهای آتی پروژه تهیه گردد. به عبارت دیگر اگر فعالیتهای پیش نیاز به تاخیر بیفتد یا مطابق برنامه پیش نرود و یا بالعکس فعالیت ها بیش از پیش بینی پیشرفت نمایند، فعالیتهای پس نیاز از آن متاثر گردد. در این حالت تاریخ پایان پروژه به احتمال زیاد تغییر می کند مگر آنکه فعالیتهای در مسیر بحرانی پروژه ( Critical Path ) مطابق برنامه خود انجام شوند.
در نرم افزار پریماورا، دکمه ( F9-Schedule ) و در نرم افزار MSP منوی Update Project-Reschedule این کار را انجام می دهد.
اصطلاحهای replan و reschedule هم به معنی هر نوع بازبینی تو برنامه یا زمانبندی هست. این بازبینی میتونه برای اعمال تغییرات درخواستی کارفرما باشه، میتونه به این خاطر باشه که ایدههای بهتری برای اجرای کار به ذهنمون رسیده، برای جبران عقب افتادگیها و هر چیز دیگهای.
H-ترم 8) CIP-Carriage Insurance Paid To:
شرایطی است در قراردادهای و بین المللی که در آن نده محموله را به نخستین حمل کننده (First Carrier) در کشور مبدا تحویل ار یا نماینده قانونی او می نماید. همچنین کرایه حمل محموله تا مقصد و هزینه بیمه، به هر 4 روش دریایی، هوایی، ریلی و جاده ای را نیز نده می پردازد.
نقطه انتقال یا نقطه حساس: در این ترم نیز در نقطه حساس دوگانگی وجود دارد، بدین صورت که ریسک و مسئولیت پس از تحویل محموله به اولین حمل کننده از نده به ار منتقل می گردد ولی هزینه کرایه و بیمه تا مقصد به عهده نده می باشد.
این ترم متناظر با CIF در حمل و نقل دریایی می باشد.
نکته: به هشت ترم گفته شده تاکنون، اصطلاحا (Shipment Contract) به معنای قراردادهای ارسال کالا، گفته می شود.
ادامه مطلب ادامه آشنایی با بخش تامین تجهیزات (P) در پروژه های EPC
درباره این سایت